شامل تیپهای پنج، شش و هفت انیاگرام
تیپهای شخصیتی 5 و 6 و 7 در کنار یکدیگر، محدوده فکری (سر، مغز) انیاگرام را تشکیل میدهند. دلیل این که آنان را فکری مینامیم این است که سرمنشا عمل و عکسالعمل آنان ، فکر و عقلشان میباشد. آنها ویژگیهای مشترک زیادی با هم دارند که در لایههای زیرین شخصیت این سه تیپ پنهان است.
شخصیت آنان در ابتدای زندگی، پیرامون هیجان منفی “ترس” توسعه یافته و شکل گرفته است اما نحوه مواجهه متفاوتی که برای دور نگه داشتن این ترس به کار میبندند (مقابله، تسلیم یا فرار) سبب بروز رفتارهای کاملا متفاوتشان میشود. هر سه تیپ به مقدار زیاد از خصوصیات یکدیگر در خود دارند.
نام: فکری (سر)
نماد: مغز (سمبل تفکر)
شامل: تیپهای پنج، شش و هفت
جایگاه: پایین و سمت چپ دایره انیاگرام
هیجان اصلی: ترس
نیاز اصلی: در امان بودن
جهانبینی اصلی: بیرون به درون
تعامل با محیط: یک سویه و گسسته
1- واهمه از دنیای بیرونی
2- نگران محدودیت و کمبودها
3- خواستار فضای شخصی و فردی
4- نیازمند به احساس اراده شخصی
هر سه تیپ این محدوده با مقوله امنیت مشکل دارند و همیشه به این خاطر مضطرب اند که به چیزی پناه ببرند تا در برابر آنچه تهدیدشان میکند از آنها مراقبت کند تا ایمن بمانند.
نحوه مواجهه با ترس: مقابله
روش رفع نیاز: جمعآوری اطلاعات
ایمنسازی از طریق: مرزبندی حریم شخصی
نحوه مواجهه با ترس: تسلیم
روش رفع نیاز: تدابیر دفاعی شدید
ایمنسازی از طریق: توصل به منبع قدرت
نحوه مواجهه با ترس: فرار
روش رفع نیاز: نادیده گرفتن
ایمنسازی از طریق: داشتن گزینههای متعدد
شخصیتهای شکل گرفته پیرامون حس “ترس” در محدوده فکری (مغزی، سر) برای مقابله با ترس خود مدام برنامهریزی و تدوین استراتژی میکنند تا از اضطراب خود بکاهند چرا که آنان، اغلب در کودکی و مراحل اصلی شکلگیری شخصیت، حس امنیت کافی را دریافت نکرده اند پس رفتارهایی را انجام میدهند که فکر میکنند ایمنی و امنیتشان را افزایش میدهد.
تیپ 5 تا جای ممکن حریم شخصی خود را تنگ و تنگتر میکند و سپس به آن پناه برده و شروع به اندوختن دانش و مهارت میکند. تیپ 6 برای تامین امینت خود به زیر چتر فرد، سازمان یا مکتب فکری قابل اعتمادی پناه برده، سپس کاملا به آن وفادار باقی میماند و تیپ 7 با سرگرم کردن خود به هیجانات خوشآیند و گزینههای متعدد، سعی میکند از آنچه آزارش میدهد فرار کند.
این دست از تیپهای شخصیتی باید ابتداعا ترس خود را از دنیای بیرونی شناسایی و به طور منطقی (همانطور که خوب بلد هستند) به آن نگاه کنند تا دریابند آنچه در ذهن خود میپروانند با آنچه واقعا در جهان رخ میدهد فاصلهی زیادی دارد. درک آنچه برای غلبه بر ترس از دست میدهند اولین قدم رشد شخصیتی برای این محدوده به حساب میآید. آنان میبایست به سمت رویارویی واقعی (به جای فرار از خطرات پیرامونی) متمرکز شوند و به افراد و شرایط، فرصت بیشتری بدهند تا بتوانند حسن نیت خود را ثابت کنند. تجربه زیستن در لحظه حال و دور شدن از برنامهریزی مداوم و اضطراب، در این راه موثر است.