شامل تیپهای دو، سه و چهار انیاگرام
تیپهای شخصیتی 2 و 3 و 4 در کنار یکدیگر، محدوده حسی (احساسی، قلبی) انیاگرام را تشکیل میدهند. دلیل این که آنان را حسی مینامیم این است که سرمنشاء عمل و عکسالعمل آنان، احساساتشان میباشد. آنها ویژگیهای مشترک زیادی با هم دارند که در لایههای زیرین شخصیت این سه تیپ پنهان است.
شخصیت آنان در ابتدای زندگی، پیرامون هیجان منفی “غم” توسعه یافته و شکل گرفته است اما نحوه مواجهه متفاوتی که برای دور نگه داشتن این غم به کار میبندند (مقابله، تسلیم یا فرار) سبب بروز رفتارهای کاملا متفاوتشان میشود. هر سه تیپ به مقدار زیاد از خصوصیات یکدیگر در خود دارند.
نام: حسی (احساسی)
نماد: قلب (سمبل احساسات)
شامل: تیپهای دو، سه و چهار
جایگاه: پایین و سمت راست دایره
هیجان اصلی: غم
نیاز اصلی: دوست داشته شدن
جهانبینی اصلی: درون به بیرون
تعامل با محیط: دو سویه و پیوسته
1- رابطه محور با دیگران
2- نگران قضاوت و نگاه دیگران
3- خواستار دوست داشته شدن
4- نیازمند به توجه و تایید بیرونی
هر سه تیپ این محدوده سعی بر آن دارند تا هویتی کاذب ایجاد کنند چرا که با هویت اصلی خود راحت نیستند و فکر میکنند به خاطر آنچه واقعا هستند دوست داشته نمیشوند.
نحوه مواجهه با غم: مقابله
روش رفع نیاز: سرویسدهی
هویتیابی از طریق: تایید بیرونی
نحوه مواجهه با غم: فرار
روش رفع نیاز: اغراق دستاوردها
هویتیابی از طریق: تشویق بیرونی
نحوه مواجهه با غم: تسلیم
روش رفع نیاز: تفاوت داشتن
هویتیابی از طریق: عشق بیرونی
شخصیتهای شکل گرفته پیرامون حس “غم” در محدوده حسی (احساسی، قلبی) از خود، شخصیت کاذب به نمایش میگذارند. آنها از آنچه واقعا هستند راضی نمیشوند چرا که فکر میکنند دوست داشتنی نیستند. به همین خاطر در تلاشی همیشگی برای ایجاد شخصیتی مضاعف اند. آنها به مرور به این شخصیت جدید عادت میکنند و در نقش جدید خود فرو میروند.
تیپ 2 نقش شهید را بازی میکند، تیپ 3 از خود الگوی بینقص میسازد و تیپ 4 سعی میکند نگارهای منحصربهفرد و متفاوت از خود به تصویر بکشد. این کارها برای جلب توجه و عشق دیگران است. آنها میخواهند دوست داشته شوند و محبوب باقی بمانند. روابط آنان با دیگران دو سویه است و میخواهند ارتباطات خود را تقویت کرده و گسترش دهند.
این دسته از تیپهای شخصیتی، باید ابتداعا متوجه هویت جعلی خود شده و سپس آن را با هویت واقعی خود به قیاس ببرند و فاصله این دو شخصیت را اندازهگیری نمایند. کاهش اختلاف این دو شخصیت (یعنی آنچه که هستند و آنچه که به دیگران نمایش میدهند) اولین قدم رشد آنان به حساب میآید. این کار از طریق استقرار بیشتر در هویت واقعی و نزدیک شدن هرچه جامعتر به آنچه واقعا هستند اتفاق خواهد افتاد. آنها باید بدانند که به خاطر آنچه هستند هم میتوانند دوستداشتنی باشند. برای این کار باید ابتداعا هویت واقعی خود را دوست بدارند و بعد از آن، سعی نکنند به خاطر هویت جعلیشان دوست داشته شوند.